معنی باز نیرو بخشیدن، تجدید نیرو کردن، نیروی تازه دادن , به, معنی باز نیرو بخشیدن، تجدید نیرو کردن، نیروی تازه دادن پ به, معنی fاx jdcm foadbj، ت[bdb jdcm lcbj، jdcmd تاxi bاbj , fi, معنی اصطلاح باز نیرو بخشیدن، تجدید نیرو کردن، نیروی تازه دادن , به, معادل باز نیرو بخشیدن، تجدید نیرو کردن، نیروی تازه دادن , به, باز نیرو بخشیدن، تجدید نیرو کردن، نیروی تازه دادن , به چی میشه؟, باز نیرو بخشیدن، تجدید نیرو کردن، نیروی تازه دادن , به یعنی چی؟, باز نیرو بخشیدن، تجدید نیرو کردن، نیروی تازه دادن , به synonym, باز نیرو بخشیدن، تجدید نیرو کردن، نیروی تازه دادن , به definition,